من خواهم شنید...

۱۸۰ مطلب با موضوع «متن و داستان» ثبت شده است

♥♥♥

ﮔﺎﻫـــــﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟـــــﻢ ﻫﻮﺱ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ...

ﺍﺯ ﻫﻤـــــﺎﻥ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮎ ﺣــــــﺮﻑ ﺗﻮ ﭘﺸــﺖ ﺑﻨﺪ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮎ ﻣﯿﮕﻮﯾــــﯽ:

ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺘـــــﻢ ﺑﻬــــﺖ ﻧﺮﺳـــــﻪ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

شب قدر

الهی آن شب که همه قرآن به سر می کنند ما را توفیق بده قرآن را به دل کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

شب قدر

از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازآرد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

شب قدر

خدایا در این شبهای قدر قدم هایی را که برایم بر می داری بر من آشکار کن

تا در هایی را که به سویم میگشایی ندانسته نبندم

و در هایی را که به رویم میبندی به اصرار نگشایم...

التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

خدا

هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست؛

زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد؛

ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

♥♥♥

تنهایی


چیزهای زیادی


به انسان می‌آموزد،


اما تو نرو ...


بگذار من نادان بمانم ...!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

خخخ

ﺑﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﺑــــــﺮﻭ ﻭﻟﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﻣﯿﻤﯿـــــــﺮﻡ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺭﻓﺖ ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﺴﺘـــﻢ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﺘﻮﻥ
ﮔﻮﻝ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﻻﻣﺼﺐ
ﮐﺼﺎﻓﻂ ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

دستشویی

خیلی قشنگه که وقتی غرق در خیالات و رویاهات هستی،بفهمی که
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یکی اون بیرون منتظرته که از تو دستشویی بیای بیرون!    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

ابرو

ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺧﺮ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﺁﻫﻮ ﻣﯿﺸﻪ؟

ﻧﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟

ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺩﯾﮕﻪ... ﻧﮑﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻦ ﻧﮑﻦ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

عشق

گفتم: داری میری؟؟؟
گفت: آره
گفتم: منم بیام؟؟؟
گفت: جایی که من میرم فقط جای دونفره نه ۳نفر
گفتم: بر میگردی؟؟؟
فقط خندید!!!!
اشک تو چشام حلقه زد و سرمو انداختم پایین
دستشو زیر چونم گذاشتو سرمو بالا آورد
گفت: تو کجا میری؟؟؟
گفتم: میرم ۱جایی بالاخره
گفت: تنها نریا یکیو با خودت ببر
گفتم: جایی که من میرم جای ۱نفره نه ۲نفر
گفت: بر میگردی؟؟؟
گفتم: جایی که من میرم راه برگشت نداره
من رفتمو اون رفت...
ولی اون مدتهاست که بر گشته و با اشک چشاش خاک مزارمو شست و شو میده!!!   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه