آدم ها!!! باهاتون که صحبت میکنم همراهش دارم زار میزنم اما هیچکدوم متوجه نمیشین
ازتون توقعی هم ندارم آخه اونی که باید بهتر از همه شما میفهمید هم نمیفهمه
حتی از اون هم توقعی ندارم آخه خود منم نتونستم اونو درک کنم و رنجید و رنجیدم
میدونستم همیشه اونی که باید باشم نیستم اما لجوج هم بودم و اعتراف هم نمیکردم چون تکلیف خودم رو هم بلد نبودم روشن کنم
وقتی که هست نمیخوام که باشه و موقعی که نیست فقط میخوام بیاد
میدونم که اذیتت کردم اما واقعا بدرد هم نمیخوردیم اما قبول نمیکردی و من خیلی زجر کشیدم و تورو هم ...
کاش منو ببخشی
و کاش میتونستم اونی باشم که تو میخواستی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.