چند وقتیه حالم خوب مونده و امیدوارانه منتظر بهتر شدن هم هستم حتی! علتش بنظرم نزدیک شدن به علایق و آرزوهامه حتی ذره ای نزدیک شدن بهشون میتونه حال یک آدم رو زیر و رو کنه.

کتاب ربه کا رو تموم کردم خیلی قشنگ بود مدت ها بود این سبک نخونده بودم و دلم تنگ شده بود برای کتاب ساده ای که یکسره بخونم و زود تموم کنم، جدیدا کتابایی که میخوندم همه باید به هر جمله کلی فکر میکردم یکم خسته کننده شده بود.

قشنگ بود اما جمله خاصی برای تفکر و پست کردن نداشت.

حالا کتاب خاطرات یک مغ رو میخونم، نکته هاش به شدت زیادن و حس میکنم اصلا با یکبار خوندن متوجه نمیشم با اینکه بعضی جاها رو مجبور میشم چند بار بخونم. خیلی افکار زیادی در سرم ایجاد کرده دوست داشتم بیام بنویسم اما نشد امیدوارم اگه نپره بیام دوباره.

لطفا اگه کسی هم خونده نظرشو بهم بگه جالبه برام نظر دیگران رو هم بخونم.