به نظرم ایده آل ترین حالت برای زندگی مشترک حالتی است که هر دو طرف از ته دل قبول کنند دیگری دقیقا به اندازه خودشان «انسان» است و نیازهایی دارد (هرچند با درجه متفاوت) و بتوانند در موقعیت ها با صداقت خودشان را جای دیگری بگذارند تا احساسش را درک کنند.

فکر اینکه باید او را تغییر دهند و یا روش درست زندگی از نظر خودشان (یا روشی که به آنها گفته شده) را به او بقبولانند.

آزادی یک نیاز در فطرت تمام انسان هاست. نیازی که در حد متعادلش هیچ خطری برای انسان هایی که به نیازهای هم احترام می گذارند ندارد. ازدواج شاید این نیاز را در زمینه هایی تغییر دهد اما نباید به صفر برساند.

شاید بتوانند با گرفتن آزادی اش شرایط را به دلخواه خود تغییر دهند اما گمان نمی کنم در دراز مدت علاقه شان ثابت بماند و خودآگاه یا ناخودآگاه عکس العمل نشان ندهند.


پ.ن: اگر خوب او را می شناخت و می پذیرفت سعی در تغییر روش زندگی اش نمی کرد.