من از بچگی معمولا برای رسیدن به هدفی راه آسون رو نمیرفتم، حتی برای یادگیری هم تا ساعت ها فقط با خودم و موضوع درگیر میشدم. و راه آسون یا کوتاه رو نمیرفتم. منشاء خوبی نداره که بخوام بهش افتخار کنم، حتی نمیگم که روش درستی داشتم. اما یک خوبی داشت روش من، اینکه وقتی راه آسون رو از جلو پام برمیداشتن فکر نمیکردم که راه دیگه ای وجود نداره.

درسته اذیتش خیلی زیاد و شاید غیر لازم باشه اما یه حس خوب عجیبی داره.