اغلب از ضمیر «ما» استفاده می کردیم و این غیرعادی است. به طور معمول می گوییم: «فردا این کار یا آن کار را انجام می دهم.» یا از دیگری می پرسیم: «چه برنامه ای داری؟» درک این مطلب مشکل نیست. اما ناگهان «ما» و افعال مربوط با آن با قاطعیت تمام معنا پیدا می کند. می توانیم به «لانگ نیه» برویم و شنا کنیم؟ از تأتر خوشمان آمد و بعد... روزی خوشبخت می شویم. به کاربردن ضمیر «ما» و افعال اول شخص جمع به این معناست که دو نفر را با کار مشترکی به هم پیوند می دهیم تا به شکل یک موجود آشکار شوند. در خیلی از زبانها، وقتی صحبت از «دو نفر» باشد ضمیر خاصی به کار می رود که ضمیر دوتایی نام دارد یعنی چیزی بین دو نفر تقسیم می شود و این خیلی پرمعناست زیرا گاهی نه یک نفریم نه بیش تر از دو نفر. فقط «ما دو تا» هستیم و این «ما دو تا» تقسیم شدنی نیست. وقتی فقط از این ضمیر استفاده کنیم اصول بی نظیر و افسون کننده ای حاکم می شود که درست مثل جادوست. دیگر می گوییم: «می پزیم، یک بطری نوشیدنی باز می کنیم، می خوابیم.» آیا این طرز صحبت وقیحانه نیست؟ در هر حال این گونه سخن گفتن کاملا متفاوت با این است که مثلا بگوییم: «دیگر باید با اتوبوس به خانه برگردی، من خسته ام.» اما اگر از ضمیر ویژه ی «دو نفر» یا «دو» شمارشی استفاده کنیم اصول جدیدی به دست می آید مثل: ما دو تا پیاده روی می کنیم. به همین سادگی است، جرج! فقط پنج کلمه و همین پنج کلمه دارای محتوای کاربردی اند که زندگی دو نفر را در کره ی زمین در بر می گیرند.
گذشته از تعداد کلماتی که به کار می بریم، می توانیم برای حرف زدن انرژی کمتری مصرف کنیم. مثلا ورونیکا گفت: «دوش میگیریم. غذا می خوریم. می خوابیم.» اگر ما به این صورت حرف بزنیم در وسایل هم صرفه جویی می کنیم و فقط به یک دوش، یک آشپزخانه و یک تخت نیاز خواهیم داشت.
این نوع حرف زدن جدید، برای من مثل شوک بود. «ما.» مثل دایره ی بسته ای به نظر می رسید و انگار تمام دنیا در یک اتحاد بزرگ حل می شدند. جوانی است، جرج، جوانی است و خامی و سادگی!
📖 دختر پرتقالی/ یوستاین گاردر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.