امروز سریال Shsrp Objects رو تموم کردم و باید بگم باورم نمیشه انقدر سریال خوبی بود و الان خیلی حس خوبی از دیدنش دارم.

پایان سریالش که شاهکار بود و برای من غیرقابل حد بخشیش رو حس کرده بودم  از قبل اما یک قسمتش رو اصلا فکرش رو هم نکرده بودم (ننوشتم چه قسمت هایی شاید کسی هنوز ندیده باشه و بخواد ببینه). اما بجز پایان خوبش سریال خیلی نکات خوب دیگه ای هم داشت و به نظرم عالی ساخته شده بود.

اول فلش بک های کوتاه و سریعی که هرکدوم راز خیلی مهمی بودن و انقدر سریع رد میشدن که گاهی برای دیدنش چند بار فیلم رو میزدم عقب اما انقدر سریع رد میشدن انگار از عمد میخواستن که نبینیم.

دوم نوشته های روی بدن کمیل که هر کدوم یک قسمت از رازش بود.

سوم توهم هایی که کمیل میزد و چیزهایی که میدید خیلی کمک کننده بود.

چهارم و شاید بهترین قسمتش بازی «امی ادامز» در نقش کمیل که طبق معمول معرکه بود. یکجا خوندم که ادامز خیلی خوب بلده حتی توی سکوت و بدون دیالوگ بیننده رو محو بازیش کنه و اینجا چقدر محسوس بود و فهمیده میشد چون خیلی از صحنه های فیلم سکوت کامل بود و بیشتر روی دیدن تاکید داشت تا شنیدن.

شوک صحنه آخر رو هنوز دارم و دقیقا جایی که از تعجب خشک شدیم تموم شد. واقعا از هر لحاظ یک شاهکار بود.