من خواهم شنید...

۲۶۲ مطلب با موضوع «خودنویس» ثبت شده است

امتحانات

گاهی خیلی سنگ های بزرگی میذاری جلوی پام، نمیدونم میخوای امتحانم کنی یا قصد دیگه ای داری اما گاهی خیلی دلم ازت میگیره...

من این کارارو بخاطر تو میکنم نباید یکم هم تو بهم کمک کنی؟ نباید حداقل برام آسون ترش کنی؟ یا حداقل سخت ترش نکنی؟

نمیدونم چیکار میکنی اما من نمیتونم مسیرمو ول کنم... نمیدونم چرا ولی نمیتونم.

کاش یکم نگاهم میکردی، کاش یکم دلمو محکم میکردی. کاش انقدر امتحانات سخت نبودن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

منِ او

منِ او یعنی چه؟
یعنی منی که برای اوست؟
یا منی که با او طور دیگریست؟
امروز برایش مفهوم جدید پیدا کردم، یعنی منی که او خود را می پندارد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

اعتماد

یک قانون نانوشته توی فیلم ها هست که اگر کسی بگه «به هیچکس اعتماد نکن» دقیقا خودش آدم بده داستانه. یا اگر کسی گفت «من فقط به فلانی اعتماد دارم» دقیقا همون فلانی سرش کلاه میذاره. هالیوود و بالیوودم و کره و ایران هم نداره برای فیلم های تمام دنیا صدق میکنه.

سوال اینجاست که در واقعیت چه کنیم؟ تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

تغییرات عظیم

پروسه تغییر انسان ها آنقدر سریع اتفاق می افتد که باور نمیکنم یک عمر را صرف باوری کرده بودند و حالا چیزی از آن نمانده.

تعجب انگیز کسانی هستند که واقعا به عقیده قبلی ایمان داشتند و عمل می کردند. اما اکثرا تغییرات سریع به علل اجباری بودن عقیده قبلی، ایمان قلبی نداشتن به آن و یا نداشتن اطلاعات کامل اتفاق می افتد.

به هرصورت امیدوارم تغییراتی که اتفاق می افتد باعث بهتر شدنشان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

برای رسیدن راه زیاده

من از بچگی معمولا برای رسیدن به هدفی راه آسون رو نمیرفتم، حتی برای یادگیری هم تا ساعت ها فقط با خودم و موضوع درگیر میشدم. و راه آسون یا کوتاه رو نمیرفتم. منشاء خوبی نداره که بخوام بهش افتخار کنم، حتی نمیگم که روش درستی داشتم. اما یک خوبی داشت روش من، اینکه وقتی راه آسون رو از جلو پام برمیداشتن فکر نمیکردم که راه دیگه ای وجود نداره.

درسته اذیتش خیلی زیاد و شاید غیر لازم باشه اما یه حس خوب عجیبی داره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

معادلات

کاش معادلات دنیا هم مثل ریاضی یک جواب داشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

دروغ های زیبا

توی دنیا چقدر دروغ های قشنگ وجود داره که حتی متفکرترین انسان ها رو هم به اشتباه می اندازه چه برسه به کسانی که هیچوقت زحمت فکر کردن رو به خودشون ندادند.

نمیخوام بگم من فهمیدم این دروغ ها چی ان چون بزرگترین ادعای قرن رو کردم! اما میدونم که همچین دروغ هایی که ظاهرشون شاید زیباترین مفاهیم دنیا باشه وجود دارن. و خیلی هامون هم باورشون کردیم و شدن سرلوحه زندگیمون حتی.

اما اگر همچین مفاهیم زیبایی سرلوحه آدم هاست (طبق ادعای خودشون) چطور هنوز احساس خوبی ایجاد نمیکنه؟

اتفاق بدتر وقتیه که این دروغ های زیبا رو به عنوان برچسب برای خوب جلوه دادن خودمون توی دنیایی که این دروغ ها ارزش شدن به خودمون میچسبونیم اما هیچوقت بهش عمل نمیکنیم. فقط یک ظاهر دروغی میسازیم از یک دروغ دیگه! و چقدر اتفاق بدی می افته وقتی آدم ها خودشون هم دروغ خودشون رو باور میکنن. اونوقت دیگه حتی متوجه رفتار اشتباهشون نمیشن و از هرچیزی که اونارو از اوج تصوری که از خودشون ساختن پایین بکشه متنفر میشن.

چقدر زرنگن کسانی که این دروغ هارو منتشر کردن. البته اگر خودآگاه این کار رو کرده باشن.

توی همچین دنیایی که وقتی شروع کنی به فکر کردن هزاران ارزش دروغی مسیر فکرت رو تعیین میکنه چطور میشه فکر کرد؟ فکر نکردن بهتر نیست؟

انگار وقتی شروع میکنی به یک موضوعی فکر کنی وارد یک جاده شدی که پره از تابلو هایی که مسیر هارو بهت نشون بدن اما تمام تابلو ها مسیر اشتباهی رو نشونت میدن و تو درنهایت شاید حتی نیت بدی نداشته باشی اما به مسیر اشتباهی میرسی. شاید حتی تابلوهایی که مقصدهای خوب رو نشون میدن انتخاب کرده باشی اما بازم ته مسیر وقتی که برسی به مقصد می فهمی که اشتباه اومدی. نمیدونم اونجا متوجه میشیم که تابلوها اشتباه بودن؟ یا باز تقصیر رو گردن چیزهای دیگه میندازیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

آیینه

فهمیده ام که چرا پیش تو حالم بد است، چون تو آیینه رفتار منی...

تو حتی کوچکترین زشتی هایم را که دیگران یا نمی بینند یا از کنارش می گذرند صاف و شفاف نشانم می دهی...

برای منی که از نقص ها فراری ام شاید رنج آور باشی، اما در نهایت لازمی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

گیجی

ایراد هایی توی خودم میبینم که هیچ علت و درمانی براش نمیشناسم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

نبود عقاید

وقتی عقیده ای هست، درست یا غلط اما هست. غلط بودن یک عقیده شاید بد باشه اما بنظرم نداشتن هیچ عقیده ای شاید بدتر و گیج کننده تر باشه. اینطوری که نمیدونی باید کدوم سمت رو انتخاب کنی و گاهی اینطرف رو داری و گاهی اونطرف رو. و هیچ سمتی رو کاملا نخواهی داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه