من خواهم شنید...

عذاب وجدان

عذاب وجدان شدید و ملامت کردن درونی جزء بدترین دردهاست.

چطور آدم باید وجدانش رو درمان کنه؟ اونم وقتی میدونه دفعه بعد بازم قراره بهش آسیب بزنه.

قراره بار بعدیم دوباره همینطوری عذابش بدی و نمیتونی جلوش رو هم بگیری.

چرخه خیلی بدیه، خیلی بد.

کاش میشد دفعه بعدی دیگه تکرارش نکنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

3

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زمزمه

ظرفیت وجودی بالا

کسی که با حرف های خیلی تند از عقایدش دفاع میکنه پس باید خیلی خیلی مطمئن باشه و دلایل خوبی داشته باشه، همچین کسی پشت یه اسم بی نشون و یک اکانت فیک مخفی نمیشه چون از عقیده خودش مطمئنه و ترسی نداره بقیه بدونن.

وقتی کسی انقدر حتی ترسوئه که مخفیانه نظرشو بیان میکنه بنظرم حداقل خیلی روش با تعصب و حرفای زننده پافشاری نکنه تا مطمئن بشه.

در هر صورت حتی متعصب هم که باشیم باید قبول کنیم خدا بنده هاشو خیلی متنوع آفریده متاسفانه یا خوشبختانه شو نمیدونم ولی بخاطر اختیاری که بهمون داده حتی دو نفر با یک عقیده مشترک هم توی هزاران چیز دیگه متفاوتن و با اینکه قبولش خیلی سخته که همه مثل ما فکر نمیکنن ولی باید قبولش کرد. باید قبول کنیم هرکس بسته به خانواده و دوستاش و شهرش و هزاران چیز دیگه تفکراتش تشکیل شده و تا خودش نخواد و همون عوامل روش تاثیر نذارن تغییر نمیکنه.

در کل به نظر من چند نظر بودن توی یک جامعه باعث پیشرفت میشه (ولی این بحثش با اتحاد داشتن فرق میکنه) چون ایرادهای هم رو پیدا میکنن ولی به شرطی که یک گروه بقیه رو خفه نکنه و همه گروه ها جنبه اینو که ایرادشون بهشون گفته بشه داشته باشن. ولی وقتی همه روی یک عقیده هم باشن پیشرفتی حاصل نمیشه چون ایرادات در نمیاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

قلبی دارین؟

باورم نمیشه.

خدایا داری باهامون شوخی میکنی؟ مگه میشه اینقدر پشت سر هم اتفاقات بزرگی بیوفته که هرکدومش برای یک سال غم داشتن کافیه.

چرا باورم نمیشه جان همنوع برای یه عده اندازه یک پشه هم مهم نیست.

ای خدا چطوری میخوایم جواب پس بدیم بهت.

خدایا جهنمت جا داره یا میخوای بزرگترش کنی؟ این همه حق الناسی که توام نمیتونی ببخشی رو هم حساب کردی برای ظرفیتش؟

باورم نمیشه که توی اوج حال خوبی که داشتم شروع میکردم برای تغییراتی که بهشون امید داشتم یهو اینجوری خوردم که یک هفته است نمیتونم هیچ کاری بکنم و فقط میخوام بشینم یه گوشه.

باورم نمیشه بجای کار کردن فقط نشستم روی زمین کنار بخاری فقط گریه کردم.

باز خوبه من بخاری ای دارم که کنارش نشستم چجوری با عذاب وجدانش کنار بیام.

باورم نمیشه عده ای دوست دارن نماینده مجلس یا هر کوفت دیگه ای بشن و براش سر و دست میشکنن. حتی فکر کردن به بار مسئولیت و حق الناسش منو دیوونه میکنه شما چطوری خودتون رو میذارین توی موقعیتش و بعدم با خونسردی هیچ کار مثبت که هیچ حتی ضرر میزنین و گناه برای خودتون جمع میکنین.

برای چی؟ برای 80 سال زندگی فانی؟ واقعا؟ اصلا اسمش زندگی هست؟ این همه گریه و زجه رو میبینین بعدش زندگی هم میتونین بکنین؟

اگه انقدر سنگدل و ظالمین پس چرا اینقدر ادعاتون میشه که بقیه بدن؟ خب لعنتی اگه بقیه بدن تو خودتم که بدی! فازت چیه ادای معصومارو درمیاری؟

بخدا قسم ذره ای انسانیت توی وجودتون نیست بخدا نیست اگه بود تا حالا دق میکردین. تازه ما از خیلی اتفاقا خبر هم نداریم و حالمون اینه شما از همش هم خبر دارین و راحتین!

خدایا مطمئنی برای همه بنده هات قلب آفریدی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

قتل یا شهادت

ما بکشیم قاتل و اغتشاش گریم اونا بکشن شهادته و قتل نیست!

قشنگ نیست که انقدر راحت از زیر قتل هایی که میکنن فرار میکنن؟

اغتشاشگر؟؟ کسی که از شدت نداری زده به سیم آخر رو به جای اینکه دستش رو بگیری میگی اغتشاشگر؟؟؟ گیریم که چند نفر این وسط سواستفاده کردن ولی بخاطر چند نفر این همه آدم میشدن اغتشاشگر لعنتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مردم خودتن چطور نمیفهمی چطوری اینقدرر دیو صفتی آخه؟؟

حالا خودت زدی این همه آدم رو کشتی و اگر به خودت بود هنوزم نمیگفتی کار خودت بوده. مجبور شدی و گفتی آخرشم با شهید حساب کردنشون دیگه سر و ته قضیه رو تموم کردی؟؟؟

باورم نمیشه انقدر وقیحین!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
زمزمه

خشم های غلیان کرده

چقدر دلم میخواد توی این وضعیت چیزی بنویسم که آبی بشه روی آتیشم، مثل همیشه که وقتی حال روحی خوبی ندارم با نوشتن آروم تر میشم.

اما مشکل اینجاست که نمیدونم چی بنویسم، فقط میدونم  میخوام بنویسم!

به نظرم توی دنیای سیاست انقدر دورویی و حیله هست که هیچکس از مردمی که اون بالا بالا ها نیست و خودش مستقیما مهره اصلی نیست امکان نداره هرگز بفهمه نیت هرکس چیه و هرکس چرا یک کاری رو میکنه کی خوبه و کی بد که به نظر من اصلا خوب مطلق بین انسان هایی که معصوم نیستن وجود نداره و همه از یک کنار خاکستری ان.

با این همه تناقض و کج فهمی رفتار همچین دنیای کثیفی فکر میکنم خیلی اشتباهه که مردم عادی متعصبانه به هم بپرن و همدیگه رو پاره پاره کنن.

توی این چند روز چیزی که از همه بیشتر ناراحت کننده بود برام پیام های پر از نفرتی بود که مردم برای همدیگه مینوشتن به جای اینکه دشمنی رو ببینن که بخاطرش به جون هم افتادن. و خیلی با کلمات ناراحت کننده برای هم حتی آرزوی مرگ میکردن. برای هم وطن خودشون!

حتی اگر با یکی دیگه مخالف هستی این آدم میتونه کسی باشه که تا چند وقت پیش باهاش حتی دوست بودی. اینکه حالا نظرامون انقدر مخالف همه به نظر من بیشترش حتی دست خودمون هم نیست!

بستگی به خانواده و شرایطی داره که توش بزرگ شدیم و خیلی کم ممکنه کسی خودش رفته باشه و بدون اینکه بقیه چی میگن ببینه دوست داره چی فکر کنه.

نظری که حالا داریم نمیگم همه اش اما بخش زیادیش شاید تاثیر گرفته از اطرافیانمون بوده.

نمیگم درسته که کسی تحت تاثیر باشه و خودش به مسائل فکر نکنه اما موقع فحش دادن به این فکر کنیم که اگر من توی شرایط اون بودم همین نظری که الان دارم رو داشتم؟ انقدر از خودم مطمئنم؟

در هر حالت حتی اگه تمام اینها هم به نظر شما اشتباه باشه بنظرم بد و بیراه گفتن به هم وطن خودمون اشتباهه چون مسلما اون هم با بد و بیراه من نظرش تغییر که نمیکنه هیچ بیشتر پافشاری میکنه و با فحش دادن فقط میخوایم خشم خودمون رو تخلیه کنیم که کاش راه های بهتری براش پیدا کنیم چون شدیدا بهش نیازه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

جهنم

ما خودمون به سادگی جهنم رو ساختیم روی زمین بعد فکر میکنیم خدا قدرت ساختن جهنم رو نداره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

نه گفتن

وقتی که کسی رو دوست داریم که تفریحات متفاوتی با ما داره ممکنه گاهی بخاطرش تن بدیم به اون تفریحات ایرادی نداره چون گاهی خودمون از اون تفریح نه ولی از مصاحبت با اون لذت میبریم. ولی گاهی که خیلی زیاد میشه دیگه نمیشه تحمل کرد و باید گفت نه، چاره کار اینه تفریحات مشترکی پیدا کنیم که هر دو دوستش داشته باشیم.

وقتی به اون میگیم نه فقط و فقط به اون تفریح گفتیم نه، به خود اون شخص نه نگفتیم.

دلیلش این نیست که اون رو کمتر دوست داریم ولی معمولا اینطوری فکر میکنن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

تغییرات

میخوام تغییرات بیشتری ایجاد کنم که مقدماتش رو کم کم توی خودم ایجاد کردم. ای کاش عالی پیش برم.

فکر کنم بتونم از پس همه اش بر بیام و امسال رو عالی تموم کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

یلدا جان

عید است و آخر گل و یاران در انتظار

ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار

دل برگرفته بودم از ایام گل ولی

کاری بکرد همت پاکان روزه دار

دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن

از فیض جام و قصه جمشید کامگار

جز نقد جان به دست ندارم شراب کو

کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار

خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریم

یا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار

می خور به شعر بنده که زیبی دگر دهد

جام مرصع تو بدین در شاهوار

گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست

از می کنند روزه گشا طالبان یار

زانجا که پرده پوشی عفو کریم توست

بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار

حافظ چو رفت روزه و گل نیز می‌رود

ناچار باده نوش که از دست رفت کار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه