نقش یک روح نیکوکار را بازی کردن، فقط کار آنهایی بود که در زندگی از تصمیم گیری می ترسیدند. پذیرفتن نیک سرشتی خود، همیشه آسانتر از رویارویی با دیگران و جنگیدن برای حقوق خود است. شنیدن یک توهین و پاسخ ندادن همیشه آسانتر است تا درگیر نبرد با شخصی نیرومندتر از خود شدن. همواره می توانیم بگوییم سنگی که دیگران سوی ما انداخته اند، به ما نخورده است، و تنها شب هنگام – وقتی که تنهاییم و زن یا شوهرمان، یا هم اتاقیمان در خواب است – تنها شب است که می توانیم در سکوت به خاطر جبن مان بگرییم.
📖 شیطان و دوشیزه پریم/ پائولو کوئلیو
پ.ن: این رو که خوندم خیلی ترسیدم چون با این حساب من آدم ترسویی ام... ولی دلم نمی خواد باشم، می دونم که همیشه نمیشه همه از آدم راضی باشن، همیشه این رو نقطه ضعف خودم می دونستم اما اینکه می بینم حق با من بوده و این واقعا خصوصیت بدیه ترسناکه....
ترس از آدم ها ندارم اما از ناراحتیشون چرا به آدم هایی که جرأت دارن حسودیم میشه اما نه اونایی که با بی ادبی اینکارو میکنن