من خواهم شنید...

منِ اصلی

دوست دارم در دنیایی زندگی کنم که اولویت اول آن زیبایی چهره نباشد.

دلم میخواهد وقتی میشنوم از کسی تعریف میکنند راجع به شخصیتش باشد.

دوست ندارم دو نفر که قرار است مقایسه شوند طرفداری از یکی بخاطر زیباییش باشد و نفر دوم را با جمله های توهین آمیز راجع به قیافه اش خرد کنند.

من، چیزی غیر از بدن مادی هستم حتی موقع مرگ آن منِ با ارزشمان را میگیرند وگرنه بدن مادی ما زیر خاک می ماند.

پس باید چیزی غیر از این بدن که ارزشش هم بیشتر است باشد.

قلبم درد میگیرد وقتی میبینم یک انسان تمام فکرش این شده که چه بپوشد یا چطور آرایش کند اما...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

آتشی به جان من

تنهایی نیست، افسردگی و احساس عجز هم نیست.

شاید خستگی است.

اما اگر هست چرا با اینکه چشم ها خسته اند باز هم خواب سراغم نمی آید.

شاید هم می آید و من میخواهم خودم را زجر بدهم.

دوست دارم چیزی بسازم ولی برایم فرقی نمیکند چی، چیزی هم به ذهنم نمیرسد.


پ.ن: آتشی به جان من

ای همه قرار من

ببین چه تنها شدم

زدی به قلب عاشقم نرو

🎵 کجایی / رضا بهرام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

شهزاده ی بی عشق

می گریم به حال ناخوشم

در قلبم تورا نمی کشم

من چون تو بی وفا نباشم

غمگینم چو فال حافظم

چون شمعی تو آتشم بزن

من از غمت رها نباشم

🎵 شهزاده ی بی عشق / ایهام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

طبل های تو خالی

دیدن رفتار بعضی ها که سعی دارند خودشون رو خوب نشون بدن خیلی ناراحت کنندست برای من.

به نظرم شناسایی شون هم خیلی ساده است یعنی بقیه متوجه نمیشن؟ یا خودشون میدونن؟

کار خاصی هم نیاز نداره فقط باید چندتا نکته رو رعایت کنی تا به نظر بقیه موجه باشه حرفات، که متاسفانه اینجوری غالبا یا یکسری حرف های اشتباه بین همه پر میشه یا یکسری حرف های درست اما با لحن بد پر میشه.

هر دو صورتش بنظر من افتضاحه، اولی که مشخصه اما دومی باعث میشه اون حرف درست بد بنظر برسه.

کاش بجای این وقتمون رو بذاریم روی پرورش فکر خودمون تا یک نظر حداقل اگه کاملا هم درست نیست اما لااقل با فکر خودمون باشه وقتی اینطوری بهش رسیده باشیم دیگه نظر بقیه رو مسخره هم نمیکنیم و اصراری هم نمیکنیم که همه حرف مارو قبول داشته باشن. چه اصراریه که مثل طبل توخالی به نظر برسیم؟

بعضی تفکرات رو به زبون نمیارن این آدم ها اما براساس رفتارشون من فکر میکنم که این تفکر اصلی رو سرمشق نظراتشون گذاشتن.

حالا اینارو گفتم که بگم دیروز فهمیدم یکی از این تفکرات به نظر خودم اشتباه رو من هم ممکنه داشته باشم! ولی خیلی ریز نهادینه شده بود که خودمم نمیفهمیدم و فکر میکردم که حتما سلیقه ام اینطوریه، که اشتباه بود و فقط یک توجیه بوده.

مراقب تفکراتی که تثبیت شدن باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

دایی جان ناپلئون

سلام بلاخره دایی جان ناپلئون هم تموم شد.

ولی اصلا دوست نداشتم تموم بشه. خیلی خیلی قشنگ بود و خنده دار که اگه برش میداشتم خیلی چیزهای کمی باعث می شد بذارمش کنار.

بهترین و خنده دار ترین قسمت داستان به نظر من اون جایی بود که «آقا جان» این طرف حیاط میخواد مهمونی مجلل بگیره یهو میبینه «دایی جان» اون طرف داره پرچم سیاه وصل میکنه. شیوه تعریف کردن نویسنده عالی بود، با تمام شخصیت هاش هم میشد ارتباط برقرار کرد کاملا و البته پایان کتاب هم خیلی خوب بود.

(📖 دایی جان ناپلئون/ ایرج پزشک راد)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

آهنگ قدیمی

شده تا حالا با یک آهنگ انقدر برین عقب که تعجب کنین از این همه زمانی که گذشته؟

شده که افسوس بخورین کاش یبار دیگه برمیگشتین اون شب؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

نازنینا

دیگران را اگر از ما خبری نیست چه غم

نازنینا، تو چرا بی خبر از ما شده ای؟

✍️ شهریار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

دیوانگی های کوچک

کسانی که راحت تر از مسایل کوچیک میگذرند راحت تر هم زندگی میکنند.

تمرکز کردن روی مسایل کوچیک مارو از مسایل بزرگ تر غافل که میکنه هیچ فکر میکنم مغزمون رو هم کوچک میکنه و نمیذاره که درست فکر کنیم و اعمال احمقانه ای از ما سر میزنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

دونه بهشتی

بچه که بودم یک سریال نوجوان بود راجع به کاریکاتوریست ها، یادمه اونجا برای اولین بار شنیدم که هر اناری یک دونه بهشتی داره که اگر بخوریش میری بهشت. منم با اینکه میدونستم اگر فکر کنم بهش ممکنه مسخره بنظر بیاد پس بدون فکر، شاید ناخوداگاه، یا شاید با خودم گفتم تیری در تاریکی ولی بعد از اون هر اناری که خوردم کامل خوردم حتی دونه هایی که روی زمین می افتاد یا دونه هایی که توی سوراخ هفتم انار بودن رو هم میخوردم و گاهی حتی دونه هایی که خشک شده بودن و آب نداشتن دیگه رو هم قاطی سالما میخوردم فقط وقتی متوقف میشدم که دیگه واقعا گندیده میشد!!!

اونم خیلی افسوس میخوردم و بیخیال میشدم. همیشه با خودم میگفتم اگر شانس منه حتما همینی که افتاد زمین یا خراب بود دونه بهشتیش بوده.

مدرس ما میگه خدا بهشت رو به بها نمیده، اتفاقا به بهانه میده و فقط منتظر بهانس، خدایا نمیدونم تا حالا چندتا بهانه خوردم ولی بلاخره یکیشو برام حساب کن...

بلاخره منِ مصیبت کشیده نباید با اونیکه انارشو مثل آدمیزاد خورده فرقی داشته باشم؟؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه

متعصب؟!

نمیدونم متعصب هستم یانه، بعضی جملات کاملا با تفکراتم فرق داره و نمیتونم قبولش کنم ولی دقیقا همینجاست که میگه متعصبی

هستم یا نیستم؟

میخوام باشم یا نباشم؟

خوبه یا بده؟

یکبار باید دقیق فکر کنم بفهمم کجای قضیه ام ولی ساده نیست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زمزمه